فراق فاطمه (س)

بسم الله

دل غریب من از گردش زمانه گرفت

به یاد غربت زهرا(س) شبی بهانه گرفت

شبانه، بغض گلو گیر من، کنار بقیع

شکست و دیده زدل اشک دانه دانه گرفت

زپشت پنجره ها دیدگان پر اشکم

سراغ مدفن پنهان و بی نشانه گرفت

نشان شعله و دود و نوای زهرا(س) را

توان هنوز زدیوار و بام و خانه گرفت

مصیبتی ست علی(ع) را که پیش چشمانش

عدو، امید دلش را به تازیانه گرفت

چه گفت فاطمه(س) کان گونه با تأثر و غم

علی(ع) مراسم تدفین او شبانه گرفت؟!

فراق فاطمه(س) را بوتراب باور کرد

شبی که چوبه تابوت را به شانه گرفت